یک هفته بعد از ارسال رزومه با من تماس گرفتند و یک مصاحبه تلفنی کوتاه داشتیم. بعد از یک هفته دوباره تماس گرفتند و برای مصاحبه حضوری دعوت کردند و اصرار داشتند که به موقع اونجا باشم. من هم به موقع رفتم ولی تقریبا یک ساعت معطل شدم. در زما مصاحبه مدیر بازاریابی و مدیر منابع انسانی حضور داشتند و وسط صحبت های من گفتتد باید مسئول ارتباط با مشتریان هم بیاد که یک پسر جوان بود. و خودش هم نمیدونست چرا در این جلسه حضور داره. بعد از اینکه من خودم رو معرفی کردم و طرحهام رو گفتم به من اعلام کردند که در مرحله اول پذیرفته شدم و برای جلسه بعدی یک پروپوزال اماده کنم و ببرم. در اون جلسه قرار روز شنبه را گذاشتیم و مدیر منایع انسانی گفت ساعت رو به من اطلاع میده.
مدیر منابع انسانی فراموش کرد که جلسه بعد رو هماهنگ کنه و من بعد از چند روز پیگیری کردم و برای همان روز یک جلسه هماهنگ شد. در جلسه جدید همون افراد قبل حضور داشتند و من همون حرفها رو دوباره تکرار کردم تا اینکه در پایان جلسه معاون شرکت هم وارد شد. در پایان از من تشکر کردند و گفتند نتیجه رو اطلاع میدن اما باز هم خبری نشد تا من پیگیری کردم. منابع انسانی اعلام کرد در مصاحبه پذیرفته شدم و باید یک جلسه هم با مدیر عامل و مالک شرکت داشته باشم. مجددا یک روز تماس گرفتند و خواستن همان روز به اونجا برم.
در مصاحبه سوم بیشتر از خودم و پیشینه ام سوال شد و شرایط شرکت برام توضیه داده شد که من هم پذیرفتم و قرار شد نتیجه رو به من اطلاع بدهند اما باز هم خبری نشد.
بعد از دو هفته تماس گرفتم و پیگیری کردم که پاسخ دادند شما پذیرفته نشدید و به همین دلیل بهتون خبر ندادیم. باید خودتون میفهمیدید!
در کل از اینکه وقت گذاشتم و طرحها و ایدههایم رو براشون نوشتم پشیمانم…
پذیرفته نشدم (کل فرآیند: یک و نیم ماه)