– مرحله اول با سرپرست یک تیم فنی و مسئول واحد نیروی انسانی بود. قبلش فرمی مختصر و مفید که هم حکم خلاصه رزومه داشت و هم سؤالات مختصری برای واحد نیروی انسانی، برای تکمیل در اختیارم قرار داده شد. جلسه خوب و دوستانه پیش رفت. هر دو نفر توضیحات مربوط به حوزه خودشون در شرکت رو دادن و به سؤالات مختلفم جواب دادن. سؤالات مختلف فنی، رفتار کاری، روانشناسی و یک سؤال تقریباً بداهه و البته مکتوب هوش از من مطرح شد که پیشنیاز جنبیش توانایی حداقلی در خواندن انگلیسی بود. مبلغ پیشنهادی در فرم قید شده بود و بعد از اینکه میزان انعطافم روی مبلغ رو جویا شدن، بعد از پرسیدن از شرایط مختلف شرکت، نظرم رو گفتم. این راهنمایی هم داده شد که در جلسهی دوم -اگر دعوت بشم- سؤالات فنی دقیقتری پرسیده میشه و بازهی زمانی دعوت احتمالی برای جلسه دوم رو پرسیدم که «دو هفته یا زودتر» اعلام شد (عملا یک هفته شد.)
– مرحله دوم با سرپرست یک تیم فنی دیگه بود. این جلسه -شاید حتی به دلیل علایق مشترک فنی- صمیمیتر از جلسهی اول بود. با نوشتن شبهکد توسط مصاحبهکننده و سؤال پرسیدن از من یا درخواست نوشتن شبهکد کوتاه توسط من، دربارهی تجربه و دانش من در بخشهای کلیدی مد نظرشون از زبان مورد نظر، عمقسنجی شد. ضمن تشریح کار واحد مربوطهشون، این مسئله مطرح شد که ترجیح من ورود به کدوم تیمه. صحبت این بود که از نظر فنی مشکلی نیست و مگه در مرحله مصاحبه با مدیرعامل یا مبلغ حقوق توافق صورت نگیره.
– مرحله سوم، رویهی جذب شرکت و نظام ذهنی و برداشت من رو به هم ریخت و درجهبندیهای کمی و کیفیای که اینجا میدم، در این مرحله کم شد. مسئول منابع انسانی که در تمام مراحل هماهنگکنندهی جلسات مصاحبه بود قرار مصاحبه با «مدیر دپارتمان» و «مدیر عامل» رو گذاشت. روز مورد نظر منشی شرکت تماس گرفت و گفت آقای فلانی تو اون ساعت وقت ندارن و پرسید میتونم ساعت رو تغییر بدم یا نه. بههرحال ساعت رو تغییر دادیم و مصاحبهی سوم با «یک نفر» بود. ترکیبی از سؤالات پراکنده فنی و علوم انسانی پرسیده شد و باز هم موضوع ترجیح شخصیم برای پیوستن به کدوم تیم مطرح شد و در آخر ازم خواستن اگر سؤالی دارم بپرسم. چون اون جلسه با روالی که به من گفته شده بود سازگار نبود، اول سمت طرف مصاحبه رو پرسیدم (بر خلاف سه نفر جلسات قبل اصلا خودشون رو معرفی نکرده بودن و حتی اسمشون رو هنگام خروج از اتاق پرسیدم.) تا بدونم باید با چه سؤالاتی جمعبندی کنم. ایشون مدیر فنی بودن (همون «مدیر دپارتمان»؛ و از مدیرعامل خبری نبود.) در این جلسه کلا با فضای متفاوتی مواجه شدم. حتی ایشون اظهارات عجیبی درباره بیمه در دوره آزمایشی داشتن (گفتن معمولا در دوره آزمایشی «رد نمیشه، اما قابل مذاکرهست.») که کاملا ناقض توضیحات کامل مسئول نیروی انسانی در جلسهی اول بود. چون بنا نبود خبر پاسخ احتمالی منفی داده بشه، زمانی رو پرسیدم تا عدم تماس تا اون زمان رو به منزله عدم همکاری بدونم.
تا روز مورد نظر تماسی گرفته نشد. هم به دلیل اینکه روال مصاحبهها از جلسه دوم طوری بود که انگار فقط موضوع پیوستن به کدوم تیم هست و هم چون قبل از جلسه سوم ارتباطم با مسئول نیروی انسانی قطع شد و با مسائلی نقیض صحبتهای قبلی مواجه شدم، هفته بعد با مسئول نیروی انسانی تماس گرفتم و ابهاماتم رو مطرح کردم تا اگه درخواستم رد شده هم علتش رو جویا بشم. ایشون خبری از رد درخواست نداشتن و متوجه یک عدم هماهنگی دیگه هم شدم و قرار شد اگر بنا به همکاری بود تا روز بعد تماس بگیرن که نگرفتن و منتفی شد.
جمعبندی:
– روال خیلی خوب شروع شد.
– مسئولی با سمتی نسبتاً بالا احتمالاً لزومی به تعامل با سازمان در فرایند جذب نمیدید و باعث آشفتگی و سوءتفاهم شد.
– اگر از نظر فنی رد شدم، نشونهای دالش در طول جلسات ندیدم. اگر از نظر مالی درخواستم پذیرفته نشده، متأسفانه مثل غالب شرکتهای کشور، رد شدن درخواست یا دلیلش اعلام نشد. در صورتی که شرکتهای معدودی هستن که با کانالهای مختلف ارتباطی خودشون (ایمیل، Calendar، تلفن) یا امکانات سایتهای کاریابی (مثل «وضعیت درخواست» در جابینجا) سرنوشت درخواست کار رو برای کارجو مشخص میکنن.
از سوءتفاهم تا حد امکان پیشگیری کنید. اگر افراد خودشون رو معرفی نکردن (در تجربه من فقط یک نفر از چهار نفر) همون ابتدا محترمانه نام و سمتشون رو بپرسید. بعد ضمن گفتگو، هر سؤال مرتبطی با حوزه مسئولیتشون دارید مطرح کنید و با جمعبندی دنبال تصریح باشید. حالات مختلف موافقت ادامه مراحل یا رد درخواست و زمانبندیش رو به صراحت بپرسید. دربارهی سفتهای که -دستکم برای مشاغل فنی- میخوان و شرایط قرارداد در دوره آزمایشی و بعد از اون توضیح بخواهید و اگر سؤالی به نظرتون میرسه بپرسید.
حقوق پیشنهادی من: ۴.۵ میلیون تومان
حقوق پیشنهادی آنها: مطرح نشد.
پذیرفته نشدم (کل فرآیند: سه هفته)